«شعر کارگر به مناسبت روز جهانی کار و کارگر»
خواستم شعری برایت بگویم کارگر
شعری از پر پینه دستت،
شعری از پر کینه قلبت،
درد و رنجت.
*****روز جهانی کار و کارگر مبارک*****
شعری از کاخ ستم گر،
شعری از کوخ تو رنج بر،
شعری از گرمای آتش پای کوره،
شعری از سنگینی زنجیر
شعری از تاریکی دخمه،
و اندر معدون و خانه.
*****روز جهانی کار و کارگر مبارک*****
شعری از برخورد با آهن،
به جای گل،
تمام صبح و شب هایت،
شعری از نابودی ایمانت،
شعری از شرمت به پیش خرد فرزندت،
به پیش بی گنه همسر،
تمناشان لباسی نو.
*****روز جهانی کار و کارگر مبارک*****
… شعری از احساس مردن زیر بار زندگی،
و آن پتکی که می کوبی
نه بر آهن،
که بر فرق تمام بی شرافت ها،
که بر اندیشه ناپاک غارت گر
*****روز جهانی کار و کارگر مبارک*****
شعری از کارگر ظلم و ستم،
شعری از کارگر خشم و خروش
شعری از وحدت با محرومان،
شعری از خشم فراوان،
شعری از چالش با مترف ها،
شعری از …
*****روز جهانی کار و کارگر مبارک*****
اما…
خبر رسید…
خبر رسید که ظلمت به سوی نابودی است،
نبرد ما به سوی پیروزی است.
خبر رسید که دنیا به کام ما شده است،
و روز فتح و ظفر بر همه عیان شده است.
خبر رسید که دست خدا از آستین امت،
بریده است دست ستم گران ضد امت.
خبر رسید که سرمایه دار بی ایمان،
بگشت فنا به دست مردان.
خبر رسید کاخ مزدوران،
گشته مسخر دست مستضعفان و محرومان.
*****روز جهانی کار و کارگر مبارک*****
خبر رسید که غارت گر پر تزویر،
شدند اسیر مردم به یک زنجیر.
خبر رسید که روز آبادی است.
و روز جشن و سرور و آزادی است.
خبر رسید که ایمان برنده شد بر زور،
رسید موسم شادی و جشن و سرور.
خبر رسید که روز کارگر برپا شد،
جهان دگر شد و حال کارگر دیگر شد.
منبع : مجله اینترنتی جم فان