شعر مادر از فریدون مشیری
شعر مادر تاج از فرق فلک برداشتن جاودان آن تاج بر سرداشتن در بهشت آرزو ره یافتن هر نفس شهدی به ساغر داشتن روز در انواع نعمت ها و ناز شب بتی چون ماه در بر داشتن صبح از بام جهان چون آفتاب روی گیتی را منور داشتن شامگه چون ماه رویا آفرین ناز بر […]
شعر تابستان (۲)
«شوم تابستان» خدایا من چرا سردم؟ در سکوت غمگینم در شلوغی پر از دردم ***شعر تابستان*** آه خدایا , خدایا آه چرا من باز مانده ام, باز از راه تابستان است و چنین سردم ؟ آخر آسان نبود من دردم ***شعر تابستان*** تا خزان وقت بسیار است اما از همینک من زردم آه خدایا , […]
شعر تابستان
«شعر تابستان» فصل تابستان است سایه ای می جویم سایه ای پر الفت کوچه ها گرم کلام خانه ها گرم سخن ***شعر تابستان*** کودکی با شادی روی خاک نمناک کلبه ای می سازد کلبه ای بی سرما ***شعر تابستان*** ان طرف تر دخترک می دوزد لباس از جنس خیال و عروسک پشت ویترین مغازه چشمکی […]
شعر سیاه (حسین پناهی)
سیاه خب ..آره که خیابونا و بارونا و میدونا و آسمونا ارث بابامه واسه همینه که از بوق سگ تا دین روز این کله پوکو میگیرم بالا و از بی سیگاری میزنم زیر آواز و اینقدر میخونم تا این گلوی وا مونده وا بمونه…. تا که شب بشه و بچپم تو یه چار دیواری حلبی […]
شعرهای عاشقانه
بعضی وقتها… بعضی وقتها..دِلم می خواهد خودمان را بزنیم به علی چپِ کوچه ها و بعد٬یک هو ببینم که از خیابان اصلی سر در اورده یم یک ماشین دربست بگیریم و برویم ته دنیا با هم بنشینیم لبه پرتگاهش وهی پاهایمان را تکان بدهیم٬ تخمه بشکنیم و بلند بخندیم اگه بگم که قول می دم […]
آرمان شهر سپهری
(با نگاهی به شعر پشت دریاها) از نقاشی های سپهری از میان هنرمندانی كه سعی در ارایه نوعی جهانبینی خاص و مشرب فكری دارند «سهراب سپهری» چهره برجستهای است كه از ابعاد گوناگون فلسفی ـ عرفانی قابل بحث و بررسی برخوردار است. در شعر معاصر فارسی شاید سهراب سپهری تنها شاعری باشد كه […]
شعر حضرت زهرا(۲)
بدون یار شدم، رفت آن که یارم بود همان که وقت غم و غصّه غمگسارم بود از این قنوت و از این دست های سرد تهی مشخص است که هم دار و هم ندارم بود مرا به تیغ نیازی نبود تا او بود به ذوالفقار چه حاجت که ذوالفقارم بود نکشت و کشت مرا، جان […]
شعر باران (۲)
ღ آره بارون میومد خوب یادمه، مث آخرای قصه، که آدم می ره به رویا، آره بارون میومد خوب یادمه، زیر لب زمزمه کردم، کی می تونه این دل دیوونه رو از من بگیره؟ اون قَدَر باشه که من این دل و دستش بدم و چیزی نپرسه، دیگه حرفی نمونه بعد نگاهش، آره بارون میومد […]
هنوز در سفرم (سهراب سپهری)
سهراب سپهری برای اینکه بتوان یک اثر هنری آفرید باید روحی لطیف داشت. این که میگویم “هنری” یعنی هنر به معنای عام. پس فرقی نمیکند که اثر مذکور شعر باشد یا رمان؛ تابلوی نقاشی باشد یا تصویری جای گرفته در قاب دوربین. و البته فرقی نمیکند که آن اثر هنری در میان جامعه جایگاه […]
شعر روز مادر(۲)
شعر روز مادر «شعر مادر » زنم از دیده بر دل روی مادر منم مست کمان ابــروی مادر گل از خجلت نقابی بر رخش زد چو آمد عطر مشکین بــوی مادر ز رنج بی حد و این خرمن غم سپیدی خیمه زد بر موی مادر به پروازم به دشت آرزوها روم از بیکران ها سوی […]